زندگی

 

 

چند وقت قبل یکی از بچه هایی که تحت کفالت خیرین در موسسه هستند به اتاق من اومد و از من در خواست کرد تا نامه ای رو که نوشته رو برای کفیل ایشون بفرستم.خب من  تصور کردم احتمالا در نامه مشکلات مالی خانوادشونو نوشته و از کفیل محترم درخواست کمک های مالی بیشتر داره. نامه رو گرفتم و گفتم اگر امکانش هست قبل از ارسال بخونم . اونم گفت  عیبی نداره بخونین. بعد من نامه رو خوندم و با کمال تعجب دیدم مطالبی رو نوشته که حاکی از اوج مناعت طبع و صداقت این نوجوان داره……..

بنظر بنده حقیر , بلندی طبع و ادب ارتباطی به سن و سال بالا و یا تحصیلات و  ثروتمند بودن ندارد.گاهی در همین گوشه و کنار می توان دید…..

nameh

نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:منش,فرشته,ساعت 11:30 توسط هانیه| |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد


آخرين مطالب
» غضنفر
» داستان کوتاه و مفید
» غوداچیست؟
» نظرزوری
» دوست چینی
» سنگسار
» شعر طنز عشق دروغی Funny love poem
» خداوکیلی چه حسی پیدامی کردی اگه جای پدره بودی.....؟؟؟؟؟؟؟
» اعترافاته یه پسر(طنز)(نخونی کل عمرت برفناست!)
» باباگفتن بچه!
» نظرتون بگین
» بازهم خدااست
» گریه کردن
» چرانمی خواهم عاقل ترشوم؟
» فاصله گرفتن از....
» مسئله ی اصلی
» حقیقت
» ازدواج
» غمناک ترین لحظات زندگی
» دوستان واقعی

Design By : RoozGozar.com